قدیم تر ها که دانشجو بودم خیلی ایده آلیستی به موضوعات درسی و علمی نگاه میکردم. مثل همه دانشجوها. من دانشجوی مدیریتی بودم که فکر میکرد سیر تکاملی علم مدیریت به سمتی رفته که انسان ها اهمیت بیشتری پیدا کرده اند. در واقع به کرامت انسان اهمیت بیشتری داده شده. سیری که از تیلوریسی به سمت نهضت منابع انسانی حرکت کرده سیر مقدسی در نظرم جلوه میکرد. بعدها که وارد بازار کار شدم فهمیدم این خبرها نیست. در واقع همه چیز برای کارفرماست. ما همه داریم کار میکنیم که عملکرد شرکت بالا بره و اگر توجهی هم به انسان ها و نیازهاشون میشه برای این هست که بهتر کار کنند و عملکرد سازمانی رو جلو ببرند. به این نظریه میگند نظریه گاو! یعنی سازمان شما رو میدوشه و اگر چیزی هم برای خوردن بهت میده برای اینه که شیر بیشتری بهش بدی!!

الان اما دید کامل تری پیدا کردم. شاید انقدر بنظرم چیز جالبی بود که حاضر شدم اینجا بنویسمش. در کشور های غربی و بخصوص آمریکا بخاطر رویکردهای سرمایه داریشون تمرکز بر روی تک تک بنگاه های سرمایه داری ه. به این معنی که هر سرمایه داری که رشد کنه در واقع بخش خصوصی تقویت میشه و این یعنی که دموکراسی تقویت میشه. کاری که موسساتی همچون NED در سطح دنیا انجام می دهند. حمایت از واحدهای اقتصادی خصوصی برای برقراری دموکراسی. برای همین قطعا نظریه گاو تو این کشور رواج خوبی داره و الته که منطقی هم جلوه میکنه. 

اما در روی دیگر سکه نظام های شرقی قرار دارند. نظام هایی که در درونشون توجه به تک تک واحدها کمتره و بیشتر بر روی افراد تمرکز میشه. مدیریت ژاپنی نمونه علمی این ماجراست . این مساله به نوعی در اسلام هم دیده میشه و البته نتایج این رویکرد در برخی جوامع سوسیالیسیتی و کومونیستی هم وجود داره. رویکرد دوم بنا رو بر انسان و جامعه میذاره. میگه ما انسان رو رشد میدیم (به معنی توسعه همه جانبه) و انتظار داریم این انسان در آینده نه شرکت و سازمان بهتر که جامعه بهتری رو برای ما بسازه. 

بدین شکل در واقع شرکت ها و بنگاههای اقتصادی خودشون رو برای ساختن جامعه ای بهتر تا حدودی فنا میکنند. اونها روی نیرویی سرمایه گذاری میکنند و آموزشش میدهند که شاید این آموزش ها به درد شرکت نخوره و اصلا تو پازل شرکت اجرا نشه. اما این ها قطعا به درد خود فرد خواهد خورد. کارمند بهتری رو برای جامعه میسازه و در نهایت جامعه بهتری خواهیم داشت. عین این مطلب رو در جای خاصی نخوندم. ولی آموزه های رابطه کارگر و کارفرمای اسلامی بیشترین نزدیکی رو به این طریقه مدیریت داشت. در کنارش مدیریت ژاپنی بود که تا حدودی این مفاهیم رو میرسوند و کمی اونورتر از نظر دید به جامعه رویکردهای کومونیستی جنین شیوه مدیریتی رو القا میکرد.


کاش ما هم این آموزش رو به مدیران دلسوز کشور بدیم. که فقط فرد رو نبینید. فرد رو رشد بدید تا شهروند بهتری برای جامعه اش باشه. و در نهایت جامعه بهتر شرکت شما رو هم بهتر خواهد کرد. شیوه ای مدیریتی ، به نفع همه...